مازندران: ناحیهای که در شاهنامه فردوسی مکرراً از آن و دیوهای آن یاد شده و جای آن به قطعیت دانسته نیست. به نظر میرسد که این مازندران با ناحیهای که امروزه به این نام خوانده میشود، متفاوت باشد. فردوسی از رامشگران مازندرانی و سرود مازندرانی و بوستانهای پر از گل و لاله و سنبل، و هوای خوش و زمین پُر نگار آن یاد کرده است. به روایت فردوسی، گیو از طرف کیکاووس فرمان مییابد تا دو هزار سپاهی برگیرد و هر جای آبادی را که در مازندران میبیند، بسوزاند و هر پیر و جوانی را بکشد. گیو بنا به این فرمان به مازندران میرود و زن و مرد و کودک را قتلعام میکند و شهرها را غارت میکند و سپس آنجا را به آتش میکشد.
آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و هـ ی