لانهموری: پناهگاه زیرزمینی/ شهر زیرزمینی. لانهموری اصطلاحی است که نگارنده آنرا برای نوعی سازههای تدافعی زیرزمینی پیشنهاد کرده است. اکنون این سازهها با یکی از نامهای نهچندان دقیق غار/ پناهگاه/ سوراخ/ شهر زیرزمینی یا نامهای دیگر شبیه آن شناخته میشوند. این سازهها که در نواحی بسیاری از ایران دیده شدهاند، دالانها و راهروهای پیچدرپیچ و چند طبقه و هزارتویی هستند که به تقلید از لانه مورچه ساخته شدهاند و مردم در مواقع ناامنی در آن جاها پنهان میشدهاند و یا کمین میکردهاند. نقشه و موقعیت این لانهموریها به اندازهای پیچیده و تودرتو و تاریک بوده است که چنانچه دشمن یا شخص غریبه و ناآشنایی بدان وارد میشده، در دالانهای مطبق و تاریک و هراسناک آن گم میشده و در نهایت بر اثر حمله بومیان یا بر اثر تشنگی و گرسنگی و کمبود هوا کشته میشده است. نمونههای شاخصی از این لانهموریها در روستای زُلفآباد فراهان، قلعه آتشکوه کاشمر (تُرشیز سابق)، نوشآباد و نیاسر در نزدیکی کاشان، مورچهخورت در شمال اصفهان، آیخانم در شمال شهر تُخار در افغانستان، دِرینکویو (Derin Kuyu) در کاپادوکیه، بُناب و بسیاری نواحی دیگر دیده شده است.
ناامنیها و هجوم متناوب و مکرر لشکرهای مسلح که همراه با کشتار مردم عادی و غارت شهرها و روستاها میشده است، مردم را به فکر چارهای میاندازد که بهتر از ساختن برج و بارو باشد. چرا که به تجربه دیده بودهاند دیوارها و باروها توانایی چندانی در برابر مهاجمان ندارد. یکی از ایدههایی که به ذهن مردم میرسید، این بوده که راهروهایی پیچدرپیچ و مخفی در دل زمین حفر کنند که بتوانند در مواقع ناامنی و جنگ، زنان و فرزندان و اموال خود را در آنجا پنهان کنند. این راهروها معمولاً به شکل چند طبقه ساخته میشدهاند و هر طبقه از طریق چاههای کوتاهی به طبقه پایینتر میرسیده است. در مسیر راهرو نیز بعضاً اطاقهایی برای سکونت موقت ساخته میشده است. از آنجا که این راهروها همچون هزارتو یا لابیرنتی پیچیده بودهاند و تاریکی مطلق هم در آنها حکمفرما بوده است، مهاجمان جرأت ورود و نفوذ به آنرا نداشتهاند. چرا که احتمال گم شدن در تونلها یا سقوط از چاهها برای اشخاص غریبه و ناآشنا جدی بوده است.