جَمشید: جَم/ جَمَک و یَمَک (پهلوی)/ ییمَه (اوستایی)/ یَمَه (سنسکریت). پسر طهمورث و شاه پیشدادی در شاهنامه فردوسی. پس از آنکه او بر یزدان نافرمان شد، سپاهیان ایران روی به ضحاک آوردند و او را شاه خود خواندند.
[hidepost]
جمشید پس از یکصد سال آوارگی به دست ضحاک افتاد و با اره به دو نیم شد. در اوستا جمشید از خاندان ویوَنْگْهان است: «میستاییم فروهر جم پیرو نظام هستی، از خاندان ویونگهان را، آن توانای دارنده رمههای فراوان را، برای پایداری در برابر کمبودهایی که از سوی دیوان است، و برای پایداری در برابر کمبود گیاه که از خشکی است» (بند 130 فروردینیشت).
نگارنده بر این گمان است که بخشهای آغازین شاهنامه فردوسی از دیباچه و داستان کیومرث تا داستان فریدون، یک دوره روایی از داستان آفرینش و سیر تغییر و تطور و شکلگیری تمدن بشری است.
مشخصههای زندگی انسان در عصر جمشید که در شاهنامه فردوسی آمده، عبارت است از: کشف فلز (به فر کئی نرم کرد آهنا/ چو خود و زره کرد و چون جوشنا)، پوشاک مرغوبتر (ز کتان و ابریشم و موی قَزّ/ قَصَب کرد پر مایه دیبا و خَزّ)، معماری و خانهسازی بهتر (چو گرمابه و کاخهای بلند/ چو ایوان که باشد پناه از گزند)، استفاده از گوهر و زیورافزار (ز خارا گُهر جست یک روزگار/ همی کرد ازو روشنی خواستار)، استفاده از بوی خوش و آرایش (دگر بویهای خوش آورد باز/ که دارند مردم به بویش نیاز)، پیدایش گاهشماری (سر سال نو هرمز فرودین/ بر آسوده از رنج، دل ز کین) کشتیسواری (گذر کرد ازان پس به کشتی در آب/ ز کشور به کشور بر آمد شتاب)، توسعه پزشکی (پزشکی و درمان هر دردمند/ در تندرستی و راه گزند)، تقسیم کار اجتماعی (ز هر پیشهور انجمن گرد کرد/ بدین اندرون نیز پنجاه خورد)، نبود حکومت و سرور (تن آزاد و آباد گیتی بروی/ بر آسوده از داور و گفتگوی، ز فرمان سر آزاده و ژندهپوش/ وز آواز بیغاره آسوده گوش)، زندگی اشتراکی و همزیستی همگانی و اطاعت از فرمان وجدان بجای دستورات حکومتی یا دینی (که تا هر کس اندازه خویش را/ ببیند بداند کم و بیش را).
این مشخصهها مطابق است با چگونگی زندگی انسان در دوره مس (از 7000 سال تا 6000 سال پیش). در این دوره انسان نخستین فلز را کشف میکند، خانههای مقاومتر و مناسبتر میسازد، از پوشاک مرغوبتر و انواع گوهر و زیورآلات و مواد آرایشی بهره میجوید، در گاهشماری و کشتیرانی و پزشکی به شیوهها و فنون جدید و پیشرفتهتری دست مییابد، آبیاری و کانالکشی را توسعه میدهد، پیشهها را به دلیل نیاز به نیروی کار تخصصی و نیز وجود مازاد محصول زراعی تقسیمبندی میکند، و هنوز خبری از حکومت و دین مرکزی و هر نوع سروری بر جوامع بشری وجود ندارد و انسان با در نظرداشت وجدان خویش متکی به تفاهمهای عمومی و قراردادهای اجتماعی است.
با توجه به مقایسه دادههای باستانشناختی با رویدادهای شاهنامه فردوسی، به نظر میرسد که عصر جمشید با دوره مس مطابقت دارد. این دوره از نظر شواهد ملموس باستانشناسی، درخشانترین دوره زندگی بشر است و به نظر میرسد که انسان در این دوره بیش از هر دوره دیگری احساس خوشبختی کرده باشد. در شاهنامه فردوسی نیز عصر جمشید (با توصیف «دارنده فرّه ایزدی») درخشانترین اعصار و روزگار طلایی زندگی انسان است.
اما با این حال در پایان دوره مس یعنی در حدود 6000 سال پیش یک دوره آبوهوایی مرطوب و پر باران با بارشهای سیلآسا پدید میآید که موجب نابودی تمامی سکونتگاهها و تمدنهای فلات ایران و تمامی دسترنج بشری میگردد (← بخش مهاجرت آریاییان در مدخل آریا). خاطره خوشبختی عصر جمشید و نیز تغییرات آبوهوایی آن زمان در فرگرد دوم وندیداد نیز ثبت شده است. خاطره مشابه با جمشید با نامهای «مانو»، «یو» و «نوح» در متون کهن هندیان، چینیان و یهودیان (به تأسی از سومریان و بابلیان) نیز بر جای مانده است. همچنین: ← دوره مس، کیومرث، هوشنگ، طهمورث، ضحاک، کاوه آهنگر.
[/hidepost]