اورارتو: اوروآتْری/ اوراشْتو (بابلی)/ اَرْمینَه (فارسی باستان). کشوری باستانی در حدود آذربایجان غربی و ارمنستان و شرق ترکیه امروزی. ارمنیه/ ارمینه یا اورارتو، یکی از سرزمینهای متصرفه هخامنشی بوده و در آنجا، خط، زبان، ادیان و پرستش سه خدای اهورامزدا، میترا و ناهید در کنار سه خدای بزرگ اورارتویی یعنی: «خالْدی/ هالْدی»، «تِئیشِبا» و «شیوینی» رواج داشته است.
اورارتو در نیمه پایانی هزاره دوم قبل از میلاد، تمدنی مبتنی بر یک اتحادیه قومی بود. اما کشور و دولت اورارتو در نیمه نخست سده نهم قبل از میلاد پا به عرصه تاریخ نهاد. این کشور پس از سیصد سال و در سده ششم (حدود سال ۵۹۰) قبل از میلاد، پس از مدتها جنگ و نبرد با آشوریان و دیگر کشورهای پیرامون و احتمالاً بر اثر شکست از سکاییان کوچرو و یا «هُوَخْشَترَه» سومین و قدرتمندترین پادشاه ماد برای همیشه از تاریخ محو میشود.
کشور اورارتو همواره از سوی آشوریان در معرض تاخت و تاز بوده است. کتیبه و نگارکندی از شَلمَنصَر سوم حاکی از حمله او به این شهر، کشتار اهالی، خونین کردن کوهستانها، سوزاندن شهرها و برافراشتن میلهایی از سر انسانهاست. اما با این حال، کشور آشور پیش از آنکه بتواند اورارتو را نابود کند، خود مغلوب پادشاهی ماد گردید.
سرزمین اورارتو شامل پهنهای میشد که تقریباً برابر است با شرق و جنوب شرقی آناتولی (در ترکیه امروزی)، شمال کردستان، غرب و شمال غربی آذربایجان، تمامی ارمنستان و بخشهای از گرجستان. پایتخت اصلی اورارتوییان در شهر قلعهمانند «توشْپا» در شرق دریاچه وان بوده که سرزمین اصلی آنان نیز بشمار میرفته است.
[hidepost]
بازمانده بناها و آثار اورارتویی توشپا، در قلعه و تپههایی در غرب شهر امروزی وان (که به نامهای «وان قلعهسی» و «وان قدیم» خوانده میشوند) و در فاصله دو کیلومتری از کرانه دریاچه، همچنان برجای مانده است.
کشور و تمدن باستانی اورارتو نام مشهور تاریخی خود را از کتیبههای آشوریان گرفته است. این نام به احتمال زیاد با نام جغرافیایی «آرارات» که در عهد عتیق نیز آمده، در پیوند است. نام آرارات اکنون برای نامیدن قلههایی در همین منطقه که در زبان ترکی «آغریداغ» و در زبان ارمنی «ماسیس» نامیده میشوند، بکار میرود.
اما اورارتوییان هیچیک از این نامها را بکار نمیبردند و خود را «بیائی» (Biai) یا بیائینی/ بیائینیلی (Biaini/ Biainili) مینامیدند. در کتیبههای برجای مانده بر ستونهای بناهای توشپا و نیز در کتیبه «کِلِهشین» در غرب شهر اُشنَویه که شاه «ایشپوئینی» آنها را به دو زبان آشوری و اورارتویی نوشته است، خود را به ترتیب «پادشاه سرزمین نائیری (Nairi)» و «پادشاه سرزمین بیائینی» نامیده است. واژه نائیری، نامی برای دریاچه وان و شهر مجاور آن بوده، اما گویا به تمامی کشور اورارتو تعمیم داده میشده است.
سنگنبشتههای برجای مانده از زمان شاه سَردوری یکم، کهنترین کتیبهها از میان حدود چهارصد کتیبه اورارتویی هستند که تاکنون شناخته شدهاند. این کتیبهها بر صخرههای قلعه وان (وان قلعهسی) نوشته شده است.
زبان اورارتویی ادامه زبان هوری/ خوری و از خانواده زبانهای هورو-اورارتویی است. خط نگارشی این زبان در ابتدا نوعی خط تصویری (هیروگلیف) اختصاصی و بومی اورارتویی بود که بعدها به خط آشوریِ اصلاحشده که میخهای متقاطع آن به شکل منفصل و مجزا نوشته میشدند، تغییر یافت. اقتباس خط آشوری و نیز برخی دیگر از سنتهای هنری آشوری، دلالت میکند که اورارتوییان تا اندازه زیادی متأثر از سنت فرهنگی آشوریان بودهاند.
در کتیبه داریوش یکم در بیستون (DB)، به گونههای متفاوتی به نام این کشور اشاره شده است. داریوش در نسخه بابلی کتیبه بیستون از نام «اوراشْتو» بهره میبرد در حالیکه در نسخه عیلامی، نام «هَرمینویا» و در نسخه فارسی باستان (ستون یکم، بند ششم)، نام «ارمینَه» (ارمنیه) را بکار برده است. نام اوراشتو به همین شکل در نسخه بابلی کتیبه خشیارشاشاه در تختجمشید (XPh) نیز آمده است.
ارمنیه (که میتوان آنرا اورارتوی جدید و ادامه تمدن اورارتویی نامید)، یکی از سرزمینهای متصرفه حکومت هخامنشی بوده است. این نام به شکل «اَرمِنیا» به زبان لاتینی نیز راه یافته است. چنین به نظر میآید که نام «آلارودی» که هرودت بکار برده است، بر اورارتوییان دلالت میکند.
مشهورترین پادشاهان اورارتویی عبارتند از: «اَرامِه/ آرامو» (۸۵۵- ۸۴۴ قبل از میلاد)، «سَردوری/ سِدوری/ سیدوری یکم» پسر لوتیپری (۸۴۴- ۸۲۸ قبل از میلاد)، «ایشپوئینی» پسر سَردوری یکم (828- 810 قبل از میلاد)، «مِنوآ» پسر ایشپوئینی (۸۱۰- ۷۸۵ قبل از میلاد)، «اَرگیشتی یکم» پسر مِنوآ (۷۸۵- ۷۵۳ قبل از میلاد)، «سَردوری دوم» پسر اَرگیشتی یکم (۷۵۳- ۷۳۵ قبل از میلاد)، «روسا» پسر سَردوری دوم و شماری پادشاهان دیگر با نامهایی مشابه همچون «سَردوری سوم» و «اَرگیشتی دوم». تعداد و توالی شاهان متأخر اورارتویی به درستی دانسته نیست.
دولت و تمدن اورارتو در زمان پادشاهی مِنوآ و پسرش اَرگیشتی یکم به اوج عظمت و بزرگی خود رسید.
در پیرامون شهر وان، بازمانده گورهای صخرهای متعددی وجود دارد که ممکن است آرامگاه پادشاهان اورارتویی بوده باشد. تعدادی اشیای مدفون و یک نمونه کتیبه که در یکی از این دخمهها پیدا شده است، احتمال درستی این گمان را بیشتر میکنند.
در اورارتو پرستش دهها خدای گوناگون متداول بوده است. در کتیبه صخرهای مهمی که در محوطه باستانی «مهر قاپوسی» (دروازه مهر) در نزدیکی شهر وان جای دارد، نام حدود هفتاد خدا آمده است. سه خدا از انجمن خدایان اورارتویی بزرگتر از دیگران دانسته میشدهاند و مشترکاً خدایان بزرگ اورارتو بودهاند. این سه خدا به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: خدا «خالدی/ هالدی» خدای سیاره مشتری/ اورمزد، خدا «تِئیشِبا» به احتمال خدای سیاره بهرام/ مریخ، و خدا «شیوینی» خدای خورشید. همچنین خدا سَردی/ ساردی خدای سیاره ناهید/ زهره نیز از خدایان محبوب اورارتو بوده است. بخش آغازین نام شاه سَردوری در کتیبهها، با کوتهنوشت «ایشتار» در خط آشوری نوشته شده است و بر اینهمانی نام این پادشاه با خدا ساردی/ ناهید دلالت میکند.
نقش بسیار زیاد ستارگان و صورتهای فلکی در اندام و پیرامون نگارههای خدایان اورارتویی بر روی آثار مفرغین، نشان میدهد که اورارتوییان نیز همانند دیگر مردمان و جوامع باستانی، خدایان خود را در آسمانها میجستهاند و هر یک از سیارات یا ستارگان بزرگ را به خدایی خاص منسوب میداشتهاند.
هرچند که اورارتو در آغاز سده ششم قبل از میلاد مغلوب پادشاهی ماد یا مغلوب سکاییان شد و برای همیشه از میان رفت و بعدها نیز سه خدای ایرانی اهورامزدا، میترا و ناهید جای خدایان سهگانه آنان را گرفت؛ اما سنتهای هنری، معماری و فرهنگی اورارتویی به حیات خود ادامه داد و تأثیری فراوان بر شاهنشاهی هخامنشی نهاد.
در ایران و به ویژه در غرب و شمال غربی دریاچه ارومیه بازماندههای فراوانی از دوره اورارتویی شناسایی شده است. همچنین کتیبههای اورارتویی متعددی نیز در شمال غربی ایران پیدا شدهاند که یکی از مهمترین آنها، کتیبه «کِلِهشـیـن» از شاه ایشپوئینی پسر سَردوری در غرب شهر اشنویه است. این کتیبه منفرد بر سنگی به بلندای ۱۷۰ سانتیمتر و به دو خط و زبان اورارتویی و آشوری نگاشته شده و اکنون در موزه شهر ارومیه نگهداری میشود.
از دیگر کتیبههای اورارتویی پیداشده در ایران میتوان به کتیبههای «داشتپه» در ۲۰ کیلومتری شمال غربی میاندوآب، کتیبه «نَشتبان» (نشتاوغلی) در ۲۵ کیلومتری شرق سراب، کتیبه «رازلیق» در ۱۵ کیلومتری شمال سراب و کتیبه «سُقَندل» در ۴۰ کیلومتری غرب اهر اشاره کرد.
در ایران، قلعهها و محوطههای اورارتویی متعددی نیز شناسایی شده است که مهمترین آنها دو قلعه بسطام در نزدیکی شهر قرهضیاءالدین و قلعه ورهرام در شمال شرقی ماکو و در نزدیکی رود ارس است.
شمار فراوانی از آثار اورارتویی در کاوشهای باستانشناختی محوطههای باستانی قلعه وان (وان قلعهسی) و «توپراکقلعه» در نزدیکی آن و نیز در دو محوطه باستانی «کرمیربلور» و «آرینبِرد» (قانلیتپه) کشف شدهاند. تپه کرمیربلور بازمانده شهر اورارتویی «تِئیشِبائینی» و تپه آرینبِرد بازمانده شهر اورارتویی «اِرِبونی/ ایرِپونی» است که به احتمال زیاد نام ایروان از آن ریشه میگیرد. هر دوی این محوطهها متعلق به سده هشتم قبل از میلاد هستند و در نزدیکی ایروان در ارمنستان واقع شدهاند.
[/hidepost]